تو يه عروسي اقوام داماد ميگن نون و پنير و نعنا مادر عروس شد تنها، پدر عروس ميشنوه وبلند ميگه نون و پنير و پونه پس من چوسم تو خونه؟ طرف يه كاغذ مي خوره تو سرش مي ميره بعد كه كاغذ رو باز مي كنن ميبينن توش نوشته آجر یه روز یه دختر دعا می کنه خدایا : من چیزی برای خودم نمی خوام فقط یه داماد خوب و خوشگل نصیب مادرم کن عشق واقعي آن است که هر گاه با معشوقت بودي به آن فکر کني که با او هستي چي هستي نه اين که تنهايي کي هستي دوستت دارم چون تنها ترين فکر تنهايي مني.دوستت دارم چون زيباترين لحظات زندگي مني.دوستت دارم چون زيباترين روياي خواب مني.دوستت دارم چون زيباترين خاطرات مني.دوستت دارم چون به يک نگاه،عشق مني ترکه میره رستوران به گارسون می گه غذا چی داری؟ گارسون می گه غدای امروز ما کاستیدجلینیکفتیتسا با لیمو - ترکه می گه کاستیدجلینیکفتیتسا با چی؟ یه روز آشغالی میاد دمه خونه ی غضنفر میگه : آشغال دارین؟ غضنفر داد میزنه: خانوم توی خونه آشغال داریم ؟ زنش میگه: آره داریم غضنفر میگه: آره داریم، نمی خوایم به غضنفر میگن بستنی کیم رو چه جوری می خورن؟ میگه: میذارن لای بربری ، سیخشو در میارن تركه ميره خواستگاري، دختره سبيل داشته.... بهش ميگه: چرا سبيل داري؟ دختره ميزنه زير گريه..... تركه مياد دلداري بده ميگه: مرد كه گريه نميكنه مردها بر اثر كمبود عاطفه ازدواج ميكنند، بر اثر كمبود حوصله طلاق ميدهند، و بر اثر كمبود حافظه دوباره ازدواج ميكنند مورچه عاشق دختر همسايه مي شه بعد از يك هفته مي فهمه كه چايي خشك بوده روزگارم گله مندي شده است من بگيرم تو بخندي شده است ازدلم ياد نكردي شايد،عشق هم سهميه بندي شده است عبارت «کلاه سرت گذاشتن تا زانو» يعني چه؟ الف) فروش پرايد دوگانه سوز بدون مخزن. ب) قول تحويل ال نود تا پس فردا. ج) تحويل پژو 405 با يک مأمور آتش نشاني در صندوق عقب. د) من مادرم مريضه، کارت سوختتو بده، چند ليتر بـنـزيـن بزنم گريه هايم بي صداست عشق من بي انتهاست ردپاي اشک هايم را بگير تابداني خانه عاشق کجاست تقديم به چشمي كه اشكش منم، تقديم به اشكي كه غمش منم، تقديم به شمعي كه پروانه اش منم، تقديم به گلزاری كه گلش...تويي.وتقديم به عشقي كه عاشقش منم به ياد آرزوهايي که ميميرند سکوتي ميکنم سنگين تراز فرياد عشق امانت با ارزشي ست که هر کسي تو قلبش ميزاره براي همينه که هر وقت بخواي عشقت رو از کسي پس بگيري بايد قلبشو بشکوني به او بگوييد دوستش دارم به او که قلبش به وسعت درياييست که قايق کوچک دل من در آن غرق شده . به او که مرا از اين زمين خاکي به سرزمين نور و شعر و ترانه برد . و چشمهايم را به دنيايي پر از زيبايي باز کرد باز هم ثانیه ها اسم تورا جار زدن و دقایق همه امشب به تو تکرار زدن وسکوتی که دراین عقربها میچرخید نکند در دل تو اسم مرا دار زدن وقتی یک مرد از ازدواج می ترسه, واسه این نیست که از دل بستن به یه زن می ترسه, بلکه دل بریدن از بقیه زنهاست که اونو میترسونه توی زندون عشق تو اونقدر شلوغ میکنم و زندون رو به هم میزنم که مجبور بشی منو بذاری توی انفرادی قلبت ميخواستم شمع باشم و تا آخر عمر به پات بسوزم، ولي نامرد اديسون، برق رو اختراع كرد نحوه عملکرد حراست دانشگاه : ديروز : از پذيرفتن خانم هاي بدحجاب معذوريم!!! امروز: از پذيرفتن خانم ها، با شلوار کوتاه معذوريم!!! فردا : خواهشا با شلوار وارد شويد اگه ديدي بچه اي كنار يك روزنامه نشسته و روزنامه زرد شده بدون كار بچه نيست تبليغ ايرانسله کلاس عشق ما دفتر ندارد شراب عاشقي ساغر ندارد بدو گفتم که مجنون تو هستم هنوز آن بي وفا باور ندارد دوست داشتن بهترين شکل مالکيت و مالکيت بدترين شکل دوست داشتن است اسمان را ستاره زيبا ميكند باغچه را گل عشق را محبت بيابان را چمن چشم را اشك و تو را عمل كردن دماغ زيبا ميكند يه تركه راديولوژيست مي شه يه مریض مياد جواب عكسشو بگيره بهش مي گه يه دنده سمت راست قفسه سينتون شكسته كه من تو فتو شاپ واستون درستش كردم به ترکه ميگن: اگه «جنیفر لوپز» مادرت بود، چيكار ميكردي؟ ميگه: تا چهل سالگي شير ميخوردم شب بود ، شمع بود ، من بودم و غم ... شب رفت ، شمع سوخت ، من موندم و غم ... کاش کودک بودم تا بزرگترين شيطنت زندگي ام نقاشي روي ديوار بود ، اي کاش کودک بودم تا از ته دل مي خنديدم نه اينکه مجبور باشم همواره تبسمي تلخ بر لب داشته باشم ، اي کاش کودک بودم تا در اوج ناراحتي و درد با يک بوسه همه چيز را فراموش مي کردم عشق با لبخند شروع ميشود.با بوسه شکوفا ميشود.با گريه رشد ميکند.با 110 تمام ميشود از تركه مي پرسن: "ربنا آتنا في الدنيا حسنه و في الاخره حسنه و قنا عذاب النار يعني چي؟" ميگه يعني: اين دنيا خوبه حسن، ولي آخرت خطرناكه حسن ... ترکه مي گن بابات مرده . ميگه نه بابا اصلا امکان نداره . ميگن : والله مرده ترکه مي گه تا حالا اصلا سابقه نداشته وفادار تو بودم تا نفس بود دريغا همنشينت خار و خس بود دلم را بازگردان همين جان سوختن بس بود بس بود اگه عشقم حقیره ! اگه جسمم کویره ! اگه همیشه تنهام ! اگه خالیه دستام ! هيچ خيال ني!!! برای تو عاشق ترین عاشق دنیام کاش ميشد روي قلب سرنوشت،لحظه هاي با تو بودن را نوشت زنان به خوبي مردان ميتوانند اسرار را حفظ كنند ولي به يكديگر مي گويند تا در حفظ آن شريك باشند عشق کلید شهر قلبهاست به شرط آنکه : قفل دلت هرز نباشه تا با هر کلیدی باز بشه !!!!! هرگاه دفتر محبت را ورق زدي، هرگاه زير پايت خشخش برگها را احساس كردي، هرگاه در ميان ستارگان آسمان تك ستاره خاموش ديدي، براي يك بار در گوشهاي از ذهن خود نه به زبان بلكه از ته قلب خود بگو: يادت بخير رشتيه به زنش ميگه عزيزم خوشحالم كه مادر شدي . زنش ميگه انشاا... يه روزيم تو پدر ميشي |
کاش ميشد روي قلب سرنوشت،لحظه هاي با تو بودن را نوشت ميگن توي اصفهان همه كانديداها براي اينكه صرفه جويي كنن پوستر تبليغاتي چاپ نكرده بودن هر روز از يه درختي آويزون مي شدن تحمل تنهايي بهتر از گدايي محبت هست وفادار تو بودم تا نفس بود دريغا همنشينت خار و خس بود دلم را بازگردان همين جان سوختن بس بود بس بود اگه ده تا گل گرفتی دستت و رفتی جلوی اینه 11 تا گل قشنگ دیدی اصلا تعجب نکن این نشون میده هم کوری هم خنگی و هم دچار توهم شدی دوستت ندارم به اندازه خورشيد، چون غروب مي كنه. دوستت دارم به اندازه روت كه هبچوقت كم نمي شه! امام جمعه اردبيل :اين لطف خدا بود که آمريکادر بازيهاي آسيايي حتي يک مدال هم نياورد محکوم به اعدام: آخرین آرزوم اینه که پسرم را ببینم. دادستان: اشکال نداره، پسرت کجاست؟ محکوم: من هنوز ازدواج نکرده ام! اخرین فتوای مراجع قزوین:احتیاط واجب بر ان است که مسافر در قزوین نماز را شکسته نخواند نشسته بخواند قزوينيه به جنيفر لوپز ميگه : آخه تو كه اينقدر با كلاسي ، اينقدر خوشكلي اينقدر محبوبي پس واسه چي نماز نمي خوني تو اون فرشته اي که وقتي در فصل بهار قدم ميزني برگ درختان انتظار پاييز را ميکشند تا به جاي پاهايت بوسه بزنند اندازه ی یه لوبیا دوستت دارم...ناراحت نشو عزیزم...لوبیای سحر امیز رو می گم وقتي دلتنگ شدي به ياد بيار كسي رو كه خيلي دوستت داره وقتي نااميدشدي به ياد بيار كسي رو كه تنها اميدش تويي وقتي پر از سكوت شدي به ياد بيار كسي روكه به صدات محتاجه وقتي دلت خواست از غصه بشكنه به ياد بيار كسي روكه توي دلت يه كلبه ساخته بود وقتي چشمات از تصويرم تهي شدند به ياد بيار كسي رو كه حتي توي عكسش هم بهت لبخند مي زنه چند وقته نيومدی به خاطره نيومدنت مامانم و بابام هر شب باهم دعوا دارن! مهم نيست با چه ماشينی ميای! مهم نيست با چه لباسی ميای فقط بيا و اين آشغال ها رو از دم خونه بردار وقتی کسی نیست که به او فکر کنی به آسمان بیندیش . چون در آنجا همیشه کسی هست که به تو فکر میکند بذار خیال کنم منم اون که دلت تنگه براش اونی که وقتی تنهایی پر میشی از خاطره هاش اونکه هنوز دوسش داری اونکه هنوز هم نفسه بذار خیال کنم منم اونی که بودنش بسه اگه عشقم حقیره ! اگه جسمم کویره ! اگه همیشه تنهام ! اگه خالیه دستام ! هيچ خيال ني!!! برای تو عاشق ترین عاشق دنیام جديدترين ضرب المثل چيني مي گويد: يک ايراني اگر هواپيمايش سقوط نکند،از حوادث رانندگي جان سالم به در ببرد، آلودگي هوا زنده اش بگذارد و زلزله زير آوار له اش نکند،حتماً از خوشحالي خواهد مرد دو راه براي خانم مهندس شدن هست: ـ اينقدر درس بخوني تا خانم مهندس شي. ـ يه شوهر مهندس پيدا کني زندگي هنر نقاشي کردنه بدون استفاده از پاک کن. سعي کن هميشه طوري زندگي کني که وقتي به گذشته بر مي گردي نيازي به پاک کن نداشته باشي باز در كلبه ي عشق عكس تو مرا ابري كرد.عكس تو خنده به لب داشت ولي اشك چشم مرا جاري كرد نگاه منطقي يک ترک به زندگي : تا حالا فکر کردي اگه نوماس اديسون نبود..مجبور بوديم تو تاريکي تلويزيون نگاه کنيم اماكن ديدني شهر رشت : 1 - كلوچه پزي پسر و پدران - 2- كتيبه زن با وفا 3- مجسمه مرد با غيرت 4- ميدان شهيد حلال زاده 5 - پارك زيبا وديدني دماغ ترکه می خواسته زنشو طلاق بده میره دادگاه. قاضی: چرا بعداز ده سال ازدواج می خواهی زنتو طلاق بدی؟ ترکه: آخه آقای قاضی از همان روز اول ازدواج همش چیزا رو پرت میکرد طرفم. قاضی: خوب چرا حالا بعداز ده سال آمدی برای طلاق؟ ترکه: آخه آقای قاضی تازه گیها نشانه گیراش خوب شده تركه دكتر چشم بوده, یکی مياد تو مطبش ميگه اقا من چشام دور رو خوب نميبينه تركه میبردش دم پنجره ميگه بگو ببينم اون چيه؟ يارو با تعجب ميگه اون خورشيده دیگه!! تركه ميگه: اخه جانم مگه از خورشيد دورتر هم داريم!؟؟ پسر ترکه را از مدرسه اخراج می کنند. پدرش میاد مدرسه و میگه: چرا بچه منو اخراج کردین؟ معلم: آخه ازش پرسیدم "تخت جمشید" رو کی آتیش زده؟، جواب نداد. ترکه هم با قیافه طلب کار گفت: ای بابا این که دیگه اخراج نمی خواست! من خودم نجارم، می گفتین، برای جمشید آقا یه تخت جدید درست میکردم ترکه سر چهارراه از پشت میزنه به يه ماکسيما. راننده ماکسیما خیلی شاکی میشه و شروع میکنه به داد وبیداد. بالاخره با وساطتت مردم و هزار خواهش تمنّا راننده ماکسيما رضايت میده ميرن. سر چهارراه بعد دوباره ترکه میزنه به پشته همون ماکسيما، بعد ترکه دستشو از پنجره ماشين می ياره بيرون میگه برو برو منم هرکس به طريقي دل ما مي شکند ، بيگانه جدا دوست جدا مي شکند ، بيگانه اگر مي شکند حرفي نيست ، من در عجبم دوست چرا مي شکند؟ زندگي دفتري از خاطرهاست ... يک نفر در دل شب ، يک نفر در دل خاک ... يک نفر همدم خوشبختي هاست ، يک نفر همسفر سختي هاست ،چشم تا باز کنيم عمرمان مي گذرد... ما همه همسفريم من غروب عشق خود را در نگاهت ديده ام....من بناي ارزو ها را زهم پاشيده ام.... آنچه بايد من بفهمم اين زمان فهميده ام.... در دلخود من به عشق پوچ توخنديده ام زن مثل ويروس ميمونه، وقتي وارد زندگيت بشه، جيبت رو اسكن ميكنه، لبخند رو ديليت ميكنه، مخت رو اديت ميكنه، برنامههات رو دانلود ميكنه، آخرش هم هنگ ميكني |